تعداد صفحات:21
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
مقدمه
جهان بيني در ايران باستان
ويژگي هاي شاه آرماني
قدرت موثر يا زور
آيين يا قرارداد اجتماعي
فره ايزدي يا شوكت
تداوم انديشه ايراني در دوره اسلامي
فلسفه سياسي
سياست نامه
حكمت اشراق
نتيجهگيري و جمع بندي
فهرست منابع
مقدمه:
انديشه ايرانيان باستان را مانند انديشه ديگر مردمان دنياي قديم، ميتوان از اسطورههاي حماسهها، كتاب ها و باورهاي ديني و نيز سنگ نبشتههاي آنان دريافت. انسان هاي دنياي كهن، انديشههايشان را در قالب اسطورهها، آيينها و سرودهاي ديني بيان كردهاند، از اين رو به قول مردم دكتر حميد عنايت يكي از علل دشواري تحقيق در انديشههاي سياسي در ايران آميختگي آن ها با عقايد و تعاليم ديني و اخلاقي و جهان شناسي و تاريخي است. در حاليكه در مغرب زمين و از زمان افلاطون سنت بر آن بوده است كه رسالهها و كتاب هاي جداگانه در موضوع سياست و كشورداري بنويسند، در فرهنگ ايراني تفكرات مربوط به جامعه و حكومت چه در دوره پيش از اسلام و چه پس از اسلام در ضمن ملاحظات عامتري درباره اين و دنيا مندرج است. بدين جهت آگاهي از چگونگي انديشههاي سياسي مستلزم آن است كه كم و بيش همه متون و منابعي كه به نحوي خود كار بينش و نگرش ايراني در زندگي فردي و اجتماعي است از اندرز نامهها گرفته تا كتب ملل و نحل و شرح حال ها به دقت مطالعه شود.
اين مقاله به دنبال بررسي نظريه شاهي آرماني در ايران باستان و به عبارتي انديشه سياسي ايرانشهري و تداوم آن در دوره اسلامي ميباشد؟ سوال اساسي اين ميباشد كه مدل رهبري سياسي ارائه شده در انديشه سياسي ايرانشهري كدم ميباشد؟ و اين تئوري ارائه شده در دوره بعد از اسلام به چه شكل هايي متجلي شد؟ فرضيهاي كه مورد سنجش قرار ميگيرد اين است: مدل رهبري سياسي در انديشه ايرانشهري
Persian utopia تئوري شاهي آرماني بوده است، بعد از ظهور اسلام اين تئوري در قالب هاي مختلف از قبيل فلسفه سياسي، سياست نامه و حكمت اشراق و … تداوم پيدا كرد، اما اين قالب هاي تفكر هر كدام به فراخور موقعيت و شرايط سياسي خاص خود، وجوهي از آن برداشته و در قالب تفكر خاص خود ادامه دادند.
مفهوم بنيادين انديشه سياسي ايرانشهري شاه آرماني داراي فره ايزدي است كه شاه آرماني داراي فره ايزدي عين شريعت است و نه هجري آن، انديشه شاه آرماني داراي حره ايزدي در كهنترين منابع انديشه ايرانشهري آمده است و با همين مفهوم بنيادين، انديشه سياسي مسيحي سدههاي ميانه و به ويژه روم شرقي پيوند مييابد كه در آن نيز شاه موجودي ناميرا و خدا گونه است. شاه آرماني نيز از آن جا كه داراي فره ايزدي است. در نوشتههاي ايرانشهري بعنوان انساني خداگونه، نماينده و برگزيده خدا بر روي زمين فهميده ميشود.