تعداد صفحات:71
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
چكيده
فصل اول – طرح تحقيق
مقدمه
موضوع تحقيق
مسالههاي تحقيق
هدف و اهميت تحقيق
فرضيه تحقيق
مشخص كردن متغيرها
تعريف مفاهيم و اصطلاحات
فصل دوم – ادبيات تحقيق
تاريخچه و تعريف
شكلگيري شخصيت
عوامل ارثي
عوامل محيطي
نظريههاي شخصيت
نظريه روان پويايي
ارزيابي
نظريه صفات
نظريه يادگيري
نظريه پديدار شناختي
ديدگاهي در مورد ديدگاه ها
ارزيابي شخصيت
طبقهبندي آزمون ها
انواع آزمون ها
فصل سوم – روش تحقيق
روش و نوع تحقيق
جامعه تحقيق
نمونه و روش نمونهگيري
ابزار تحقيق
روش اجرا
فصل چهارم – تجزيه و تحليل دادهها
جدول خي دو
تفسير
فصل پنجم – خلاصه بحث و نتيجهگيري
خلاصه بحث
محدوديت ها و مشكلات
پيشنهادات
فهرست منابع
پيوست نمونه پرسشنامه اجرا شده
چكيده:
موضوع تحقيق حاضر عبارت است از مقايسه تفاوت ويژگيهاي شخصيتي دانشجويان پسر رشتههاي كامپيوتر، روانشناسي، معماري. فرض تحقيق نيز عبارت است از اين كه بين ويژگي هاي كامپيوتر، روانشناسي، معماري رابطه وجود دارد. جامعه مورد مطالعه تمامي دانشجويان مشغول به تحصيل در رشتههاي كامپيوتر، روانشناسي و در دانشگاه آزاد اسلامي واحد رودهن است، و نمونه تحقيق از هر گروه تحصيلي به تعداد 30 نفر انتخاب شده كه مجموعاً 90 نفر ميباشند. ابزار مورد استفاده آزمون شخصيت آيزنك است بر طبق استف اده از روش آماري جدول خي 2 فرض تحقيق شد بدين معني كه دانشجويان هر رشته ويژگي هاي شخصيتي خاصي دارند.
مقدمه:
برخي از روانشناسان اروپايي و آمريكايي هر وقت ميخواهند از ريشههاي اختلاف نظر درباره موضوعي حرف بزنند از داستان پيلي در تاريكي مولوي مثالي مي آورند. داستاني كه در آن سه نفر كه تا به حال فيل نديدهاند در اطاقي تاريك فيلي را لمس ميكنند و بر اساس آن قسمت از بدن فيل كه به دستشان مي آيد تصويري خاص و مطابق شناخت خود، از فيل عنوان ميكنند.
اين داستان، در مورد روانشناسان مصداق دارد. آن ها بنا به اطلاعات اوليه خود و بنا به ديدگاه خاصي كه دارند اشخاص را به صورت هاي مختلف در نظر ميگيرند. از آنجا كه نميتوان شخصيت را بطور عيني لمس كرد و كليت آن را يكسان در نظر گرفت، مفاهيم مربوط به آن مانند داستان لمس فيل در تاريكي است.
نظريه پردزاان، شخصيت را به صورت الگوهاي رفتاري تقريباً ثابت و الگوهاي فكري و هيجاني تقريباً ثابت كه از شخصي به شخص ديگر تغيير مييابند، تعريف ميكنند. اين رفتارها شيوه سازگاري فرد با الزام هاي زندگي را نشان ميدهند. پس ميتوان گفت كه شخصيت يعني فرقه اي رفتاري مشاهده شده در افراد.
از آن جا كه رشتههاي تحصيلي و در نتيجه رشتههاي شغلي متفاوت داراي ويژگي هاي متفاوتي هستند كه هر كدام از آن ها با جنبهاي خاص از شخصيت يك فرد سازگار است، به نظر ميرسد لازم است كه بين ويژگي هاي شغلي و ويژگي هاي شخصيتي فرد هماهنگي وجود داشته باشد تا پيشرفت در كار حاصل آيد. امروزه به موازات گسترش اجتماعات و رشد جمعيت، تعداد افراد لازمالتعليم افزايش پيدا كرده و همچنين با پيشرفت علوم و تكنولوژي، تخصص و مهارت در كار نيز مورد تاكيد قرار گرفته است و بنابراين برخلاف گذشته مشاغل از طريق استاد – شاگردي و توسط پدر به فرزند تعليم داده نميشود و به فرد و خصايص ويژهاش توجه ميگردد.