تعداد صفحات:46
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
فصل اول : كليات تحقيق
مقدمه
بيان مسئله
ضرورت و اهميت تحقيق
فرضيات تحقيق
اهداف تحقيق
فصل دوم : پيشينه تحقيق
پيشينه تحقيق
تعريف خلاقيت
مفهوم خلاقيت
نظريه هاي مربوط به خلاقيت
خلاقيت بعنوان الهام خدايي
خلاقيت بعنوان نبوغ اشراقي
نظريه گشتالت
خلاقيت بعنوان تداعي گرايي
روان كاوي
اي. جي. اسكاكتل
خلاقيت معمولي و خارق العاده
چه چيزي خلاقيت نيست؟
تفكر خلاق
فرآيند خلاق
آماده سازي
دوره نهفتگي
اشراق
اثبات تحقيقي
ويژگي هاي تفكر واگرا از ديدگاه گيلفورد
تفكر همگرا
تفكر واگرا
انعطاف پذيري
اصالت
سيالي
عوامل موثر در خلاقيت
عامل خانوادگي
محيط آموزشگاه
عامل تحصيل در خلاقيت
عامل كوششي در خلاقيت
عامل جنسيت در خلاقيت
اطلاعات
هوش
نبايد مانع شكوفايي خلاقيت در كودكان باشيد
عواملي كه مانع خلاقيت ميشود
روش هاي پرورش خلاقيت
راهنماي عملي براي تشخيص خلاقيت كودكان
ويژگيهاي كودكان خلاق
اشكال مختلف تخيل و جلوه هاي خلاقيت در كودكان
شيوه هاي ارتباط والدين با فرزندان
الگوي شفير
والدين مقتدر (همتاي ربع اول در الگوي شيفر)
والدين سهل گير (همتاي ربع دوم در الگوي شيفر)
والدين مستبد (همتاي ربع سوم در الگوي شيفر)
والدين مسامحه كار بي اعتنا (همتاي ربع چهارم در الگوي شيفر)
موقعيت و تاثير خانواده بر رفتار فرزندان
چگونه رفتارهاي ولدين ميتواند خلاقيت را برانگيزد
نيل به دستاورد – نه نمره
والدين فعال و مستقل
قدرداني از خلاقيت
تصور ذهني از آينده
شوخ طبعي
اصول تورنس
شيوه هاي فرزند پروري
والدين آسان گير
والدين قدرت طلب
والدين آزاد منش
منابع
مقدمه:
با توجه به برخورد جوامع بشري با مسائل ناهمگون بيشمار فزاينده وابستگي متقابل بين كشورها، تحليل رفتن منابع طبيعي، سرعت فزاينده تغييرات و مسائل عديدهاي از اين قبيل نياز به يافتن تصويري هر چه جامع تر و دقيق تر از آينده براي هر جامعه از ضروريات است.
تورنس استدلال ميكند كه تصاوير آگاه و ناخودآگاه از آينده، نيروي محرك مهمي در پس دستاوردهاي آيندهاند. تصاوير مثبت آينده، نيروي پر توان مغناطيسي هستند كه ما را به تحرك واداشتهاند و به ما انرژي لازم را براي حركت به پيش به سوي امكانات، راه حل ها و دستاوردهاي خلاقي و جديدي ميدهند از طرفي براي آن كه بتوانيم قدرت تصور خود را افزايش دهيم و تصاوير مثبتي از آينده خلق كنيم بايد خلاقيت خود را پرورش دهيم. چه نياز به به خلاقيت اجتناب ناپذير است، بنابراين در اين دنياي پيچيده كنوني كه در هر رقابت هاي بسيار فشرده جوامع مبتكر و مختلف براي دستيابي به جديدترين تكنولوژي و منابع قدرت هستيم. افراد تيز هوش خلاق و صاحبان انديشههاي نو و جديد همانند گرانبهاترين سرمايهها از جايگاه بسيار بالا و ارزشمندي برخوردار هستند.
هر چه قدر جهاني كه در آن زندگي ميكنيم پيچيدهتر ميشود نياز به شناسايي و پرورش ذهنهاي خلاق و آفريننده محسوس و روشنتر ميگردد. در همين رابطه نونيامي معتقد است:
«شانسي براي بدست آوردن خلاقيت بالقوه ميتواند موضوع مرگ و زندگي هر جامعهاي باشد».
به همين دليل امروزه جامعه، بيش از هر زمان ديگر به افراد خلاق و هوشمند نياز دارد در شرايط كنوني، مسائل خلاقيت از تمرين مسائل در قلمرو روانشناسي آموزشگاهي است.
در مورد خلاقيت و شناخت كودكان خلاق بايد خاطر نشان سازيم قبل از اينكه كه آتي بتواند خلاق شود بايد شرايط يا محيط مناسب فراهم شود. خصوصيات افراد خلاق و غير خلاق مباحثي چند را در رابطه با محيط خانوادگي با خلاقيت را به بار آورده بطوريكه هم اكنون عقيده بر اين است كه محيط خانوادگي انسان خلاق چيزي سوال محيط خانوادگي آدم غير خلاق ميباشد. اين تفاوت مخصوصا در آن چه كه مربوط به روابط والدين و فرزندان ميباشد جنبه مشخص تري دارد. براي اين مثال نمونهاي را كه توسط شينر در اين رابطه انجام گرفته است را مي آوريم، وي درباره ده دختر تيزهوش و خلاق مطالعه نموده است و به اين نتيجه رسيده است كه خانوادههايشان در حدود آن ها كنند سخت گيري ميكنند. اين دختران خواندن را زود آموخته بودند و سرگرمي هاي بسيار خلاقانهاي داشتند (شعر و نقاشي) و خود را داراي قدرت تخيل بسياري ميدانستند.
بين كشورها و گروه هاي اجتماعي مختلف، به تفاوت هاي چشمگيري در زمينه روابط والدين و فرزندان يا به عبارت ديگر شيوههاي فرزند پروري برخورديم كه در دهههاي نخست ميلادي (سه دهه نخست) حاضر، روش هاي فرزند پروري تا حدود زيادي زير نفوذ مكتب رفتارگرايي بود. جاي ترديد است كه پدران و مادران زيادي اين شيوه خشك را به كار بسته باشند. اما به هر حال ديدگاه متخصصان آن زمان چنين بوده است.
به نظر ميرسد در حال حاضر شاهدند در جهت عكس هستيم و چنين مي نمايد كه امروز، والدين احساس ميكنند كه ساده گيري پاسخگويي مشكل آن ها نيست. به هر حال روابط والدين و كودك يكي از بحث هاي مهم روانشناسي است. البته بايد توجه داشت كه رفتار والدين ابعاد مختلف دارد و فقط شامل تغييرات يكنواخت نميشود.
بطوريكه ممكن است والدين هم فرزند خودشان را دوست بدارند و هم اين كه آن ها را طرد نمايند، يا اين كه در حين درست داشتن آن ها در انضباط نيز سخت گيري كنند، پاسخ طفل نيز صرفاً به يك جنبه از رفتار والدين با شخصيت آن ها ارتباط پيدا نميكند. بلكه ما حصل تركيب عوامل مختلف ميباشد. هر چند پيش بيني ويژگي هاي شخصيتي بعدي بر مبنايي روش هاي خاص فرزند پروري بسيار دشوار است اما شواهدي در دست است كه بر اساس آن ميتوان گفت بدون شك خانواده مهم ترين نقش را در كنترل و هدايت تخيل و ظهور خلاقيت ها ايفا ميكند، با اين كه عوامل ژني، پيدايش استعداد خلاقيت را هر افراد ممكن ميسازد معذلك بروز و رشد اين استعدادها تحت تاثير عوامل محيطي قرار دارد. بطوريكه ميتوان گفت: خلاقيت بعنوان يك استعداد حاصل تعامل پيچيده وراثت و محيط است.
در اين پژوهش برآنيم تا مشخص كنيم كه آيا شيوههاي فرزند پروري با روش هاي كه والدين در تربيت فرزندانشان به كار ميبرند چه تاثيري بر خلاقيت آنان دارد؟