تعداد صفحات:103
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
چكيده
مقدمه
فصل اول
سازها
تصنيف خواني
موسيقي آوازي
فصل دوم
هنر
هنر در اروپا
اشاره اي به تكامل تاريخي انسان
فصل سوم
پيدايش سازها
شهرنشيني
جامعه
شناخت اساسي موسيقي
علم فيزيك در موسيقي
فصل چهارم
مختصري درباره سازهاي موسيقي
موسيقي در اروپا
موسيقي در عهد عتيق
موسيقي باستاني
فصل پنجم
اساس تمدن فرهنگ
نگاهي كوتاه به سير تاريخي هنر در ايران
خلاصهاي از تاريخچه موسيقي در ايران
موسيقي درايران
موسيقي مذهبي
موسيقي غير مذهبي
فصل ششم
نتيجه گيري
منابع
چكيده:
مجموعه حاضر با بهرهگيري از آموختهها و تجربهها نوشته شده واز همان آموختهها و تجربهها به نتيجه رسيده است. در هر مبحث اين مجموعه، آثار تحقيقي و تجربيات پژوهشگران در هر زمينه مورد استفاده قرار گرفته كه جا دارد در سر آغاز مجموعه به آن ها اشاره شود.
در بخش فيزيك، فيزيولوژي انساني و بخش هاي فرهنگي و هنري، از دانش و تجربه كارشناسان فن بهره بردهام.
بخش هنر نزد انسان هاي اوليه برگرفته از كتاب اجمالي از جامعه شناسي هنر و اجمال تحقيق درباره جامعه شناسي هنر اثر دكتر اميرحسين آريان پور است.
علت اين انتخاب زيبايي كلام گويايي سبك كتاب هاي مورد نظر بوده است. گر چه ساير كتابهاي تحليلي هنر در غرب نيز با شيوه دكتر آريان پور به اين امر پرداختهاند.
در كتاب پر بار بهجت الروح تاريخچه موسيقي ايران در گذشته با نگاهي علمي و اشاراتي خاص آورده شده كه در اين كتاب از آن بهره بردهام.
در آخر بخش چگونگي موسيقي در ايران شامل دريافت ها، برداشتها، نظريات و تجربيات فردي آقاي حسن زندباف مؤلف كتاب جامعه شناسي هنر موسيقي ميباشد.
مقدمه:
در ايران فرهنگ به طور عـام و هنر به طور خاص، مشابه هزار پاي داستان گلستان است، كه اغلب گرفتار بي دست و پاهايي منحط گرديده واگر نابود نميشود، حداقل صدمات جبران ناپذيري مي بيند.
نوشتن در مورد اين گونه مفاهيمي كه بايد از سوي عام و گاه متخصصان به عنوان يك اصل پذيرفته شود، اغلب با خطرهايي مثل اتهام، ارتداد و طرد شدن از سوي جامعه روبرو ا ست. چون زماني كه گروه كثيري از راه نادرست تغذيه ميكنند و گروه انبوه تري محصولات هنري گروه اول را پذيرا ميشوند، نقد و تحليل و چالش طلبي راه، باعث واكنش متوليان آن شيوه خواهد شد.
شروع موسيقي در تاريخ موسيقي ايران ، همواره با اتهام و اغراق توأم بوده است . عناويني چون مطرب، رقاص مزقانچي و غيره كه به موزسين ها اطلاق ميشده و يا يادگيري موسيقي را عملي وقت گير و مشكل عنوان ميكردند، (مثلأ گاهي گفته ميشود يادگيري ويولن 18 سال زمان ميخواهد، اين رقم از كجا صادر شده؟) البته موسيقي به تدريج از آن حالت تحقيرآميز خارج شد و گسترش عـام پيدا كرد. خصـوصا پس از انقـلاب اسلامي، خلاف آن چه كه تصور ميشد كـه موسيقي تحـريم شود، امـا موسيـقي مقبول گـرديد و گسترش دو چندان يافت كه بيشتر به لحاظ كمي بود، اما به لحاظ كيفي رشد آن منفي و كاملا سطحي بود. نگارش اين كتاب بار سنگيني بر دوش بود. چون گستره مباحث آن وسيع و با تمام سطوح دانش بشري ارتباط داشت.
هميشه اين سؤال مطرح بود كه چگونه است يك جريان فرهنگي مثل موسيقي در اين سرزمين تا اين حد نازل و بي محتواست. چگونه است كه براي خريد ميوه دقت ميكنيم، ولي اين جريان فرهنگي _ هنري را بي هيچ تعمقي مي پذيريم. تاوان خسارت ميوه بسيار محدود است، اما تاوان ساده پذيرا شدن جريان فرهنگي در يك مملكت بسيار گران است، شايد برابر با ارزش تفكر يك ملت و مملكت باشد. عناوين هنري مثل موسيقي، نقاشي، نثر و نظم، اساس فرهنگ يك جامعه است و هر فردي در قبال آن مسئول ميباشد.
موسيقي زبان حال در ايران به نوعي يك شوخي و تفريح ميباشد، مثل لطيفه گويي كه در فرهنگ عميق ايران جايي ندارد. لطيفه گفته ميشود بعد از تأثير آن به فراموشي سپرده ميشود. موسيـقي هم در ايران ساخته و عرضه ميشود و بعد از چندي به فراموشي ميرود و فقط لحظاتي كه تأثـير دارد در ذهن باقـي ميماند، حتي در اين اواخر كوشش شد كه همان مـوسيقي قبل از انقلاب مجددا در اذهان جاي باز كند. البته عامل مهـم در اين ارتباط تكنيك ضبط و نگهداري موسيقي است، كه خانواده از اين طريق موسيقي گذشته را به گوش جوانان خود رسانده و شناسانده اند و در نهـايت هيچ كس در پـي صداي موزيكال نيست، خوب و بد بودن مورد توجـه نيست، بلكه متاسفانه اغلب مردم ما تنها در پي گذراندن لحظاتي با موزيك هستند.